، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

آنام تک ستاره آسمان قلبم

نامه

1390/10/13 12:29
نویسنده : مژده
531 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آنام جونم امروز 13 دی 90 است و من تو ادره هستم یه دفعه دلم واست تنگ شد عزیزم و این نامه را برات نوشتم آنام کوچولوی من دیگه مردی شده الان 11 ماه و 7 روزش هست و  از 8 آبان دیگه من تورو مهد روانه نکردم و با کلی زحمت و تلاش و پرس و جو یه پرستار واست پیدا کردیم.آنام خوشگله من الان می تونه بابا بگه مامان بگه ،البته بابا و مامان رو از 6 ماهگی میگه، دد می گه بوو،دس دس، به به می گه و مم می گه.

آنام جونم از کارهای شیرینت که انجام می دی می خوام برات بنویسم . وقتی بهت می گم سینه بزن یا می گم علی اصغر تو شروع می کنی به سینه زدن البته اولین بار فکر کنم  8 آذر بود که داشتی تلویزیون سینه زنی می دیدی شروع کردی به سینه زدن روز عاشورا هم که لباس علی اصغر تنت کردم و با خاله مینو و مرضیه و عرشیا بردم دسته اول کلی با تعجب نگاه کردی بعد شروع کردی به سینه زدن البته خاله مرضیه کلی ازت عکس گرفته. جدیدا هم یاد گرفتی هی قهر می کنی . اما من عاشق اون لحضه ای هستم که وقتی یکی بهت می گه با صدای بلند اه سرت تند می اندازی پایین و گاهی می شینی روی زمین با گل فرش بازی می کنی الهی قربون اون چشای سیاهت بشم. اولین بار هم  دوم دی بود که عرشیا سرت داد زد تو این جوری خودت رو واسمون لوس کردی. اما الان یه قهرهای خیلی بدی می کنی و هرچی می خوای بهت نمی دیم رو زمین دراز می کشی یا روی رختخواب یا مبل خودت رو پرت می کنی و گریه می کنی.

عزیزم اینا رو که می نویسم دلم واست تنگ می شه و می خوام تند ساعت 1.15 بشه بدوم بیام پیشت و بغلت کنم اخه تا از راه می رسم می آی زیر پام هی پامو می گیری بغلت کنم . بهترینم تک ستاره قلبم وجودم فعلا بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)